یک قانون جادویی که در کوچینگ شخصی و سازمانی بسیار کارآمد است و در لحظات دشوار و در بن بست های گفتگوی کوچینگ بسیار به کار می آید، (قانون بالن) است.
این قانون از شما میخواهد که عادتهای بدتان را کنار بگذارید، از افکار بازدارنده و انسانهای منفی فاصله بگیرید.
قانون بالن هرچند ساده به نظر میرسد ولی دارای اصولیست که هر کدام آن گامی بلند به سوی موفقیت است.
با ما همراه باشید تا برخی از این اصول را با هم مرور کنیم و با انجام تمرین های آن، با کاربرد عملی این قانون آشناتر شوید.
حتما تا به حال پیش آمده که با وجود مشخص بودن هدف و برنامه ریزی برای رسیدن به آن، چالش ها شما را از مسیرتان منحرف و یا موانع، شما را از ادامه مسیر بازمی دارند دراین مواقع است که قانون بالن به شکل معجزه آسایی به یاری ما می آید.
گام اول: وزنه های بالن موفقیتمان را بشناسیم
آنچه بالن را از بالا رفتن باز می دارد وزنه ها و کیسه های شنیست که به آن متصل است. چه چیزی شما را در مسیر اهدافتان سنگین کرده و نمیگذارد اوج بگیرید؟
وسایل اضافه و بهدردنخور خانه که نه به کارتان میآیند و نه اجازه میدهند خانهتان را مرتب کنید، نمودی از این مفهوم هستند.
قانون بالن میگوید هر چیز اضافی که به دست و پایتان پیچیده و اجازه نمیدهد در مسیر اهدافتان رشد کنید را دور بریزید. تا بتوانید اوج بگیرید؛ درست مثل بالن. کسی که میخواهد بالن را هدایت کند خیلی خوب میداند برای اوج گرفتن و بالا رفتن باید بار اضافی بالن را کم کند.
به طور مثال، اگر بیش از اندازه به حرف مردم اهمیت میدهید بدانید هیچ وقت نمیتوانید زندگی آرامی داشته باشید. از فکر کردن به اینکه دیگران شما را چگونه قضاوت میکنند و پشت سرتان چه حرفهایی میزنند دست بردارید. یعنی عادت اهمیت دادن به حرفها و پیش داوریهای دیگران را مانند وزنه ای از بالن تان جدا کنید.
مدیریت زمان داشته باشیم و کارهای مهم را وقتی که هنوز فرصت داریم انجام دهیم، انجام کارهای مهم در زمانی که فرصت کمی باقیست از وزنه های بسیار سنگین زندگی هستند. برای این کار لازم است کمی منظم باشید. مرتب و منظم بودن و با برنامه پیش رفتن تا حد زیادی استرس را از شما دور میکند.
رابطهتان را با افراد منفیگرا، نا امید و افرادی که بیشتر حرف میزنند و کمتر عمل میکنند کمرنگ کنید. حتما شنیده اید که میگویند شما شبیه میانگین پنج نفری که بیشترین ارتباط را با آنها دارید میشوید. اگر دلتان نمیخواهد ناامیدی بپیچد به دست و پایتان، تا حد امکان از این افراد فاصله بگیرید.
خاطرات تلخ گذشته را دور بریزید. از مرور کردن چیزهایی که میخواستید و به آن نرسیده اید، اهدافی که در گذشته داشته اید و شکست خورده است وهرآنچه یادآوری آن حالتان را بد میکند دست بردارید زیرا انها تصمیم گیری های آینده را بسیار دشوار میسازند.
عادتهایی که سلامتیتان را به مخاطره می اندازد دور بریزید. مثلا هر فردی در یک شبانه روز به 8 ساعت خواب نیاز دارد. اگر عادت به کم خوابی دارید آن را کنار بگذارید. سیگار کشیدن را فراموش کنید. و روی درست تنفس کردن کار کنید. بیش از حد برای چرخیدن در فضای مجازی وقت نگذارید و…
این ها مثال های اندکی صدها وزنه ای است که به بالن شما متصل است .
تمرین شماره یک: یکی از اهدافتان را چه در زندگی شخصی و کاری مشخص کنید و وزنه های سنگینی که به بالن هدف شما وصل شده و مانع بالا رفتن آن میشود را بنویسید.یادتان باشد که این وزنه ها میتواند به شکل های گوناگون وجود داشته باشد.پس با نگاهی عمیق تر به مسئله خود نگاه کنید.
نکته مهم: اگر هدف یا اهدافی به طور مشخص و حرفه ای، برای خود تعیین نکرده اید، قانون بالن ممکن است شما را گمراه کند بنابراین ابتدا باید اهداف خود را تعیین کنید.
گام دوم :مشعل بالن ما چیست
بالن ها برای بالا رفتن نیاز به انرژی دارند، انرژی از درونشان که تا پایان مسیر فروزنده و پابرجاست .هر حرکتی به سوی یک هدف نیاز به یک مشعل درونی دارد که در مسائل شخصی و کاری میتواند بسیار متفاوت باشد شناخت این مشعل ها و روشن نگه داشتن آنها بسیار حیاتیست زیرا که بدون آن بالن ما سقوط خواهد کرد.
در بسیاری از مسائل شخصی این مشعل درونی، انگیزه ایست که ما را به سمت آن هدف میکشاند.آیا این انگیزه به اندازه هدفمان بزرگ است ؟آیا میتواند تا پایان این مسیر دشوار، فروزان باقی بماند؟اگر چنین مشعلی نداریم تا دیر نشده جلوی حرکت بالن را بگیریم چون پایان سوخت این مشعل در ارتفاع بالا بسیار خطرناک است.
به جز انگیزه درونی، ویژگی های شخصیتی و مهارت های ما هم میتوانند بخشی از مشعل محسوب گردند، که به آنها نقاط قوت میگوییم یادمان باشد که برخی از ویژگی ها و مهارت ها در زندگی شخصی و کاری، بسته به نوع هدف میتوانند منفی یا مثبت باشند بنابراین با در نظر گرفتن مقصد بالن که همان هدف ماست، باید آنها را قضاوت کنیم.
تمرین شماره دو: مشعل درونیتان چیست آیا آن را میشناسید؟ بنویسید که به نظر شما این مشعل چگونه میتواند تا پایان راه، روشن بماند.
گام سوم:نیروی باد
یادمان باشد که بالن، هواپیما نیست و بنابراین بادهای موافق و مخالف هستنند که بیشترین تاثیر را در حرکت بالن دارند.این بادها در دنیای واقعی، فرصت ها و چالش های مسیر هستند.نیروهایی که خارج از کنترل ما مساِئل زندگی و پروژه های کاریمان را تحت تاثیر قرار می دهند.
اگر بادهای مخالف بسیار قوی تر از نسیم موافق هستند،عاقلانه تر آن هست که قبل از روشن کردن مشعل و جدا کردن وزنه ها، دوبار فکر کنیم.
تمرین شماره سه:بادها در مسیر هدفتان به کدام سو میوزند؟روی کاغذ بنویسید که عوامل بیرونی تاثیرگزاردر مسیر هدفتان چیست.بادهای موافق، فرصت های پیش رو شما هستند وبادهای مخالف، چالش های مسیر شما.
یادتان باشد که این فرصت ها و چالش ها، بیرونی هستند و نباید با نقاط ضعف و قوت های خودتان اشتباه بگیرید.
جمع بندی:
دوستانی که با اصول مدیریت آشنا هستند حتما مفهوم SWOT آشنا هستند ورد پای آن را دربخش هایی از قانون بالن میبینند. به یاد داشته باشیم که جای خالی نقاط ضعف در این قانون به خاطر نوع نگاه سبک کوچینگ است، نگاهی که در آن تمرکز بیشتر در نقاط قوت است و داشته هایمان.حال که این سه تمرین را انجام داده اید با کنار هم قرار دادن آنها میتوانید از زاویه نگاه قانون بالن به مسئله خود بنگرید. اگر مشعل فروزانی دارید که شما را تا رسیدن به هدف همراهی میکند و بادهای موافقی که یاریگر شما در حرکت به سمت و سوی مناسب هستند، آرام آرام وزنه هار از بالن موفقیت جدا میکنیم.بسیاری از مردم این کار را بر عکس انجام می دهند وقتی که اوج میگیرند تازه به این فکر میکنند که سوخت کافی برای ادامه مسیر دارند و یا اینکه بادها به نفع آنها میوزند یا نه. این چنین است که بیشتر آدمها به اندازه لیاقتشان، رشد نمی کنند و جلوی اشتباهاتشان را وقتی میگیرند که سقوط های دردناکی درانتظارشان است. همیشه وجود یک کوچ حرفه ای در بررسی کفایت بادهای موافق و مشعل مناسب، یاری گر ماست.
نظر و تجربه های خود را در قسمت دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.